Sunday, March 13, 2011

دلم واسه نوشتن تنگ شده بود

دلم واسه نوشتن تنگ شده بود

وقتی می نویسی انگار داری با درگیری هات به یه توافق کوچولو می رسی

وقتی می نویسی انگار بعد مدت ها که انجام یه کارو به عقب انداختی حالا تمومش کردی و مثل بچه ها ته دلت قند آب می کنی ولی هیچ کس نمی بینتت یا اگر هم ببینه از لبخند کوچیکت که داری به صفحه نمایش نگاه می کنی سر در نمی یاره

پس به قول یکی از دوستام شاد زی و هر وقت کارای دیگرت گره خورده بیا یه چند خط اینجا با جوهر نامرئی تو این شبکه غول آسا ثبت کن

رو یه صفحه از عالم ...